شیرین زبونی ضحاطلا....
یک شب با بابائی مهمانی میرفتیم توماشین گفتی مامانی ماه باما میخواد بیاد مهمانی چقدرتندتندمیاد ماه خونه ما میاد...... نازگلم ازشش ماهگی پیش مادرجون بودش یک روز مادرجون سرما داشت گفتی مامانی مادرجون دماغش سرما داره دماغش مریضه....
نویسنده :
مامان ضحا
12:45